Quantcast
Channel: ادبیات –ناظم سرا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 74

هستی و محاکات بخش ششم

$
0
0
تعداد بازدید این مطلب :50

نویسنده:دکتر علی محمدی اسیابادی

فر یا فره ایزدی، معادل ایرانی واژه «ناموس» است. فر به تعبیری صوفیانه، مهر و نشان خلیفه الهی انسان است. مسئولیت خلیفه الهی انسان از زمانی شروع می شود که تکامل عقلی او به پایه شهریاری می رسد. تا پیش از آن، انسان نه تنها با حیوانات دمخور بود و با آنها زندگی می کرد، تفاوتی هم با حیوانات نداشت و منطق او هم مثل سایر حیوانات، جنگ یا گریز بود و این قانون حاکم بر حیات وحش بود. اما انسانی که کیومرث نماد اوست، منطق جدیدی را داشت می آموخت که خود او هم از آن در شگفت بود. این منطق، منطق محاکات بود که به هستی او رنگ تازه ای می بخشید. احساسات تازه ای را تجربه می کرد که پیش از آن تجربه نکرده بود و موجودات دیگر آن را تجربه نمی کردند.
احساس جدایی قلبش را می فشرد و میل به بازگشت به اصل خود، دغدغه دایمی او شده بود. او به وضوح می دید که دیگر مثل اجدادش به قانون بقا اهمیتی نمی دهد و بر عکس آنها، تمایل شدیدی به فنا دارد. او ترس جدیدی را در درون خویش تجربه می کرد که با ترس واقعی و غریزی موجودات دیگر فرق داشت. این ترس جدید، ترسی موهوم نسبت به آینده بود. به قول فردوسی کیومرث نسبت به سیامک؛
به جانش بر از مهر، گریان بدی// ز بیم جداییش، بریان بدی
نی نامه مولوی (ابیات آغازین مثنوی) برگردان داستان کیومرث به حکایت پردازی نی است که از جداییها شکایت می کند. به نظر من تا وقتی اولین داستان شاهنامه را خوب نفهمیم، اولین ابیات مثنوی را به طور کامل نمی فهمیم. این بیم جدایی، همان دیو بچه ای است که سرانجام سیامک به دستش کشته می شود.
پیدایش عقل، همراه با پیدایش پلنگینگی است. کیومرث و نوع جانوری معاصران او به میزانی از تکامل رسیده اند که واجد عقل شوند؛ اما ظهور عقل در چنین موجودی همراه با حفظ قوای حیوانی است که پیش از ظهور عقل، مثل بسیاری از حیوانات دیگر، از آن قوا بر خوردار بود. در واقع، انسانها بی آنکه چیزی از حیوانیتشان بکاهد، صاحب عقل می شوند و کشمکش میان عقل و قوای حیوانی در درون آنان منجر به پیدایش مجموعه ای از انگیزه ها می شود که نزد حکما به انفعالات نفسانی موسوم اند. در حیوانات، انگیزش هست اما انگیزه نیست ولی در انسان هم انگیزشها بر جا مانده اند و هم انگیزه ها. با این حال انگیزه ها نه ناشی از حیوانیت انسان اند و نه ناشی از عقل او. بلکه ناشی از عاقل شدن اوست.
در رأس همه این انفعالات، تکبر و حسادت قرار دارد که انفعالاتی مثل شرم و آز و ترس موهوم، از درون این دو سرچشمه می گیرد. پلنگ در فرهنگ ما هم رمز تکبر است و هم رمز رشک و حسادت. (علاوه بر منابع دیگر، در خود شاهنامه اشارات کافی هست و حتی با جستجوی ساده می توان مشاهده کرد). اما نکته مهمتر این است که نسبت دادن تکبر یا حسادت به حیوانی که فاقد عقل است فقط ناشی از فرافکنی انسان است. این خصلت انسان است که صفات و ویژگیهای رفتاری خود را در دیگران فرا می افکند. به قول مشهور «کافر همه را به کیش خود پندارد»، وگرنه، تهمت تکبر و حسادت به پلنگ، اتهام بسیار مضحکی است.
کیومرث و گروهش پلنگینه می پوشند زیرا با پیدایش عقل، تکبر هم پیدا شده و با پیدایش تکبر، شرم هم مجال ظهور یافته است. تا پیش از کیومرث، انسان فاقد پوشش بود و پوست پلنگ اولین پوشش است و کیومرث آن را مرسوم می کند. چه اتفاقی برای انسان رخ می دهد که انفعالات نفسانی، خبر از شروع دورانی جدید برای او می دهد و پلنگینه پوشی، رمز این دوران می شود؟ تصور کنید انسانی را که ناگهان از خواب بیدار می شود و می بیند بر همه حیوانات، سروری و سیادت یافته است اما عامل آن از نگاهش پنهان مانده است و آن عامل، به دلیل ظهور دشمنان (انفعالات نفسانی) خود را در لباس و پوشش پنهان کرده است (پلنگینه پوشی رمز استتار و هوشمندی در جنگ هم هست).

دکتر علی محمدی اسیابادی

مسعود ناظم رعایا مالک سایت ناظم سراست.نویسندگی می کند و گاهی هم شعر می گوید.به ایران و خانواده اش و ادبیات خیلی علاقه دارد. ناظم سرا با اغوش باز از همه ي نويسندگان براي چاپ مطالبشان استقبال مي نمايد به همين دليل مطالب ناظم سرا نوشته يا برگزيده دوستان گوناگوني است كه هريك به موضوعي علاقه مندند. ناظم سرا مي كوشد دريچه اي رو به فرهنگ و ادب باشد .

دیگر مطالب نویسنده در ناظم سرا


Viewing all articles
Browse latest Browse all 74

Trending Articles