Quantcast
Viewing latest article 2
Browse Latest Browse All 74

چهار متن و یک عکس.

تعداد بازدید این مطلب :12

درود بر اهالی ناظم سرا

اقای مهندس خسرو شریفی عکاس خوش ذوق عکس زیررا گرفته اند.درگروه تلگرام هنر و ادبیات لنجان این عکس را به مسابقه گذاشتند تا  شاعران و نویسندگان در باره آن سخن بگویند.چهار متن(شعر)زیر نگاه چهار شاعر و نویسنده لنجانی به این عکس را نشان می دهد.

با سپاس از همه ی دوستان و به ویژه اقای علی اکبر فتاحی عزیز

Image may be NSFW.
Clik here to view.

نوشته سرکار خانم ارزو فتاحی صادق ابادی

امروز چه هوایی چه طلوعی
آسمان آبی تر
رود پر جنب و خروش
و درختانی که لانه مرغان مهاجر شده اند
می روند این مرغان کوچ شان نزدیک است
شاخه ها دست برآورده به بالا
در انتظار رحمتت نشسته اند
باران می خواهند . باران….
پس ببار ای آسمان باران رحمتت را
باغها تشنه شدند آب می خواهند آب…
ابرهای سیاه را کنار بزن و خورشیدت را نمایان کن
قلبهامان یخ زده انگار زمستان شده است
بتاب بر ما نور و گرمایت را
که سخت محتاجیم

****************

متن ارسالی اقای نصیر فتاحی صادق ابادی

درپهنه ی یک دشت وسیع
رود خفته است چونان اژدرمار
رود پیری که شکسته است دلش
خسته از رفتن پر از تکرار
سرنهاده است به ان بالش خود
درد دلها بکند باشنزار
دور تادورحریمش دارد
همچوسربازمحافظ نیزار
انطرف تر که روی تابه فلک
سرنهاده است درختان چنار
سایه بید فتاده است به رود
رود دلخون نشود هی بیدار
هردمی گوش مراازارد
صوت زاغی که بخواند کشدار
خفته درخانه کشاورز ایا
هیچ دارد خبری از اینکار؟,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
حس تنهایی ان رود بزرگ
غرق بنمود مرا در افکار
کی شود این دل پر سوز وگداز
شود از شور وشعف برخوردار
شود ایا که بیاساید دل
لحظه ای دربغل ان دلدار
شودایا که سرپرسودا
شود ازنورخدایی سرشار
خسته ام از دل پاییزی خود
خسته از ریزش پرازتکرار
شود ایا که خنک شنزاری
بشنود درددل پراسرار
شود ایا؟؟؟؟؟،،،اه….

****************

متن ارسالی مهندس عبدالله فتاحی صادق ابادی

یاد یک روز زمستانی سرد
ابرها سرگردان
برفرازدشت ناهموار
تشنه یک بارش تند
باران وتگرگ
خاطرم هست زسپیدار تنومند
ساده ولخت وبلند
افسرده
شاخ وساقش بسی دلمرده
خواب می دید
خواب بهار
رقص برگ و نفس باد صبا
بید کوتاه چه خاموش
ودل آ زرده از این دلتنگی
رود اما نه خروشی نه صدایی
نه موجی ونه شوری
می خرامید آ رام
در دل دشت
به رهی نا پیدا
با صدای.نا خوشایند کلاغ
از بلندای سر شاخ سپیدار
شد فرا ری فاخته وسار
زباغ
جای بلبل در امد یکی زاغ
شلوغ
بر سر بیشه وباغ
ومن آ هسته سرک پس کشیدم
از این خاطره ام

*****************

متن ارسالی اقای مصطفی مختاری کرچگانی

هرچند ظاهرا زمان شعر تمام شده امامن تازه امدم و چون عکس زیبایی بود حیفم اومد چیزی نگم

آسمان صاف وآبی و زیبا
ابرها پنبه های حلاجی
بر سر شاخ اجتماع کلاغ
گرم مشغول بحث و وراجی

دستها سوی آسمان برده
شاخه های درخت خشکیده
ابرهای سپید چون رد دود
قطره آبی به او نبخشیده

زنده رود از کنارشان جاری
بی خیال و مصمم و آرام
می رود بی خروش دیرینه
ساکت و غم فزا و لب در کام

آن طرف تر کلاغ تنهایی
فارغ از ماجرای بود و نبود
بر سر شاخ با خودش میگفت
به زمستان به ابر و رود درود

“مصطفی مختاری”

Image may be NSFW.
Clik here to view.

'>علی اکبر فتاحی
Image may be NSFW.
Clik here to view.
علی اکبر فتاحی

مدیر عامل انجمن میراث بانان سده لنجان و از فعالان فرهنگی شهرستان لنجان .معلمی بازنشسته که خوب می نویسد و همتش را بر گسترش میراث فرهنگی قرار داده است.شاعری که فیلم نیز ساخته است.

'>دیگر مطالب نویسنده در ناظم سرا


Viewing latest article 2
Browse Latest Browse All 74

Trending Articles